هستي مامان وبابا آرمينا هستي مامان وبابا آرمينا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

♥♥♥آرمينا جونمي♥♥♥

گردش زمستانی

آرمینا 2 سال و 5 ماه و 5 روزه     بازم سلام نفس مامان.     این روزا به خاطر اینکه هوا سرد شده و همیشه تو خونه ای   وقتی که ببینم هوا خوبه و واسه پارک رفتن مناسبه میریم پارک تا یکم بازی   کنی.   این جا هم یکی از اون روزا بود. حسابی دویدی و بازی کردی.       در ادامه مطلب همرا ما باشید....       یه روز تعطیل  رفته بودیم پارک آستانه.       بعد از پارک رفتیم سمت پیست اسکی اونجا برف اومده بود و رفتیم و یکم برف ...
8 دی 1393

روز مرگیهامون

آرمینا 2 سال و 5 ماه و 3 روز   .سلام گل دخترم .   باید بگم ببخشید که این همه با تاخیر اومدم.   .ببخشید که اگه یکم تنبل شدم .   و در اصل علت اینه که خیلی نمیزاری بیام  وبت رو بنویسم .   به محض  اینکه بیام پای کامپیوتر میخوای خودت بشینی  من رو بلند میکنی و جای من میشینی   الان یه عالمه عکس داری که واست توی چند تا پست میزرام و بعد توی یه پست   مفصل در مورد شیرینکاریها و کارات مینویسم.   همچنان عاشق دفتر و مداد رنگیهات هستی.   بقیه عکسها در ادامه مطلب...... &...
6 دی 1393

یلدای 93

سلام  دختر گلم.   امسال سومین یلدایی بود که در کنار ما بودی.   امسال شب یلدا مهمون خونه خاله زهرا بودیم .مامان دلارام جون.   شب خیلی خوبی بود و خوش گذشت   مخصوصا به تو که  با بچه ها حسابی بازی کردی.     آرمینا و دلارام   فراموش کردم با بقیه بچه ها ازتون عکس بگیرم   کیک بیسکوییتی که درست کردم و بردیم خونه خاله زهرا  اینهم میز یلدایی ما انشالله سال آینده با  تن سلامت شب یلدا رو با دوستامون جشن بگیریم. ...
6 دی 1393
1